اساسا قضیه این بود که اصلا وابستگی به شرق برای سازمان مشروع و بلکه لازم است . شوروی مهد انقلاب است و هر کس با او رابطه و آن هم از نوع وابستگی نداشته باشد مرتجع است
وابستگی به استکبار جهانی
وابستگی به استکبار جهانی
در مسئله وابستگی منافقین به مستکبرین جهانی ، حالا شاید کمتر کسی شک داشته باشد ولی آن موقع که شعارهای آتشین و داغ ضد آمریکائی و ضد امپریالیستی شان گوش فلک را کر کرده بود ، بعضی ها شاید می گفتند عجب نیروی مردمی و مستقلی هستند . واقعیت هم این بود که اکثر ما فکر نمی کردیم اینچنین به سرعت سازمان به امپریالیستها وابسته شود . و یا حداقل اجازه فکر کردن در این زمینه را به خود نمی دادیم .
در نظر بگیرید یک جریانی که با دیدگاه انحرافی قدرت طلبی و رهبری طلبی وارد کار می شود ، و از نقطه نظر اعتقادی هم نظرش این است که : هدف وسیله را توجیه می کند و هیچگونه حد و مرزی در اتخاذ وسیله های مختلف برای رسیدن به هدفش در نظر نمی گیرد . حالا پس از رو در رویی مستقیم با مردم و شکست در این صحنه به چیز دیگری جز نیروهای استکباری می تواند اتکاء کند ؟ مضافاً اینکه اصلا سازمان از همان آغاز وابستگی به شرق را چیز بدی نمی دانست .
در جریان جاسوسی سعادتی دیدیم که هیچگاه سازمان در مورد نفس صحیح بودن و غلط بودن امر جاسوسی صحبت نکرد . بلکه با جنجال راه انداختن سر این موضوع که سعادتی زندانی دو نظام است و اینکه از این جریان بعضی ها دارند بهره برداری سیاسی می کنند و مطالبی از این قبیل ، از برخورد صریح و قاطعانه با این مسئله ، چه در درون و چه در بیرون تشکیلات طفره رفت . ولی اساسا قضیه این بود که اصلا وابستگی به شرق برای سازمان مشروع و بلکه لازم است . شوروی مهد انقلاب است و هر کس با او رابطه و آن هم از نوع وابستگی نداشته باشد مرتجع است .
رجوی پس از فرار به خارج و پناهندگیش به میتران ، در مصاحبه با بی بی سی در تاریخ ۲۰/۵/۶۱ می گوید : اکنون خوشحالم که می بینم تمام حرفهائی که درباره دموکراسی و آزادی مطبوعات در غرب شنیده بودم افسانه نبوده اند و اینگونه آزادی ها اعتقاد شخصی ام را به دموکراسی محکمتر می کند » این حرف البته مربوط به همان ماه های اول فرار به خارج است .
ولی در هر صورت در رابطه با جریان جاسوسی سعادتی در سال ۵۸ وقتی خبر دستگیری وی به تبریز رسید احمد حنیف نژاد که آن موقع در مرکزیت آذربایجان بود به ما گفت : بچه ها در تهران اشتباه کرده اند آنها می بایستی غیر مستقیم از طریق الفتح و عرفات با شوروی ارتباط برقرار می کردند » می بینید که کلا دیدگاه سازمان از اول این بوده که جاسوسی برای بیگانه مباح ، مشروع ، جایز و حتی گاهی واجب است ولی شکل انجام آن باید طوری باشد که مردم متوجه نشوند .
حالا با روشن شدن اصل دیدگاه سازمانی تماس با قاسملو ، شیخ عزالدین ، متین دفتری ، شریعتمداری و ... که از ابتدا ، قبل از سی ام خرداد وجود داشت ، قابل توجه خواهد بود . و نهایتاً این دیدگاه در جریان سیر خود به سمت پناه بردن و وابسته شدن به امپریالیستها ، به حمایت و همکاری بی دریغ از عراق ، جاسوسی در جبهه ها و ملاقات با طارق عزیز ، دفاع از خسرو قشقائی و قطب زاده ، که خودشان به وابستگی اعتراف داشتند و حتی به حمایت از حزب کثیف توده که بازهم رهبرانشان به جاسوسی خود معترف هستند ، می رسد . منافقین اکنون در جبهه ضد انقلابی به اصطلاح مقاومت ملی با همپیمانانی مثل حزب دموکرات ، که ماهیتش به خصوص برای دهقانان مسلمان کرد روشن است ، و بنی صدر فراری و سایر خرده ریزهای ضد انقلابی و لیبرال به دنبال این هستند تا شاید اربابانشان نظری به آنان بکنند و آنان را از افلاس و درماندگی و بن بستی که به تمام معنی به آن دچار هستند نجات دهند .
سرنوشت محتوم و مرگبار منافقین
خلاصه کنیم در جمع بندی نهائی باید بگوئیم که عجز منافقین و سایر گروهک ها از تحلیل و شناخت صحیح انقلاب ، شخصیت ممتاز رهبر کبیر انقلاب و جامعه متحول و انقلابی ایران موجب شد که آنها بجای حرکت در سمت و جهت انقلاب و توده های میلیونی مردم مسلمان با برتری جوئی و قدرت طلبی از ابتدای پیروزی انقلاب در صدد ضربه زدن به انقلاب اسلامی برآیند و بعد ها به وحشیانه ترین عملیات تروریستی علیه نظام جمهوری اسلامی دست بزنند و متقابلاً انقلاب هم با اتکاء به مکتب ، امام و مردم برای حفظ و تداوم حرکت خودش ، چنان سیلی به آنها زد که لااقل تا مدتها بتوانند از جای خودشان بلند شوند . پس از فرار رهبران منافقین ، ضربات پی در پی دیگر موجودیت تشکیلاتی این جریان را در داخل زیر علامت سوال می برد . موجودیت کنونی آن در خارج نیز بر دو پایه تروریسم تبلیغاتی و وابستگی بی قید و شرط به جنایتکاران غربی خلاصه می شود . تبلیغاتی پوچ به شیوه تروریستی و از طریق کانالی متناسب با همان وابستگی ، تبلیغاتی که بتواند خوراک مناسبی برای اقشار مرفه و خوش گذران باشد و هواداران و افراد تشکیلاتی را توجیه و تحمیق کند و دقیقا هم خط و هم جهت با تبلیغات امپریالیستها باشد که در عوض آنها هم همچنان که در گذشته دیدیم ، در آینده نیز از بقایای این جریان به عنوان پیشمرگ خود استفاده کنند .
ولی آینده این جریان : باید بگوئیم آنچه مهم است این حقیقت است که هرگز ملتها در برابر جریانات وابسته و یک چنین تروریسم تبلیغاتی و حتی تروریسم کور و ضد مردمی ای که منافقین قبلا بی پروا به آن می پرداختند ، تسلیم نخواهد شد ، همچنانکه مردم ایران نشدند .
و اگر در آینده منافقین و سایر ضدانقلابیون صد برابر این هم به تبلیغ رذیلانه خودشان علیه انقلاب اسلامی ادامه دهند ، بازهم در نهایت پیام انقلاب به گوش کسانیکه شنوا هستند و ذره ای صداقت و شرافت انسانی در وجودشان نهفته است و طالب حق هستند خواهد رسید و منافقین و اربابانشان جائی جز زباله دان تاریخ نخواهد داشت و مکر و نیرنگ کثیف استکبار جهانی و تمامی سرسپردگانش ، از جمله منافقین به خودشان بازخواهد گشت . استکباراً فی الارض و مکرالسیئتی و لا یحیق المکرالسیئتی الا باهله .
در اینجا در پایان جمع بندی چند جلسه گذشته ، امیدواریم توانسته باشیم سوالات شما را تا حدود زیادی پاسخ داده باشیم . از آقای احمد زاده هم سوالاتی داشتید ، ما سوالات را در اختیارشان گذاشتیم و قرار شد ایشان پیرامون آن سوالات با شما صحبت کنند .
به یقین هیچ امت و انقلابی در طول تاریخ بشریت مجبور به مواجه با دشمنانی چون آنهائی که در برابر امت و انقلاب اسلامی ایران صف آرائی کرده اند نبوده است و هیچ امت و انقلابی، بهائی این چنین گذاف برای کسب استقلال و آزادی و بهائی گذاف تر برای حفظ آن نپرداخته است
نفاق به روایت قرآن
«یحذر المنافقون تنزل علیهم سوره تنبهم بما فی قلوبهم قل استهزوان ان الله مخرج ما تحذرون» التوبه – ۶۶
آنچه پیش روی شماست سومین جلد از مجموعه کارنامه سیاه می باشد جلدهای اول و دوم این مجموعه بیشتر زیر عنوان « مناظره زندانیان اوین » از سوی دادستانی انقلاب اسلامی تهران منتشر شده اند و جلدهای بعدی همین مجموعه انشاءالله به زودی انتشار خواهد یافت .
دادستانی انقلاب اسلامی تهران ، به عنوان نهادی برخاسته از دل انقلاب شکوهمند مردم مسلمان ایران ، در کنار مبارزه بی امان با ضد انقلابیون چپ و راست ، خنثی سازی دسائس استکبار جهانی و مزدوران داخلیش و به کیفر رساندن گروهک های محارب و مفسد ، و همراه با کوشش بی دریغ جهت بازسازی و ارشاد فریب خوردگان و مجرمین وابسته به این گروهک ها که در زندانها تحت نظارت دادستانی انقلاب اسلامی تهران به سر می برند ، وظیفه شرعی خود می داند به سهم خود در افشای ماهیت وابسته و ضد انقلابی گروهک های جنایت کار گام بردارد و از این طریق نیز به ریشه کن ساختن این شجره خبیثه یاری رسانده و بر خون پاک شهیدان اسلام ارج نهد.
انقلاب اسلامی ایران تحت رهبری پیامبر گونه امام خمینی (ارواحنا له الفداء) بساط ۲۵۰۰ ساله سلطه ننگین طاغوت و طاغوتیان را در هم پیچید و دستهای چپاولگر استکبار جهانی را از ایران کوتاه کرد . از همان آغاز پیدا بود که دشمنان اسلام ، به ویژه شیطان بزرگ ، که مطامع سرشاری را از دست داده بودند ، به عناوین مختلف خواهند کوشید تا نظام خدائی جمهوری اسلامی را به ورطه نابودی کشانده و بساط ظلم و چپاول را دوباره برقرار نماید . انوار رهائی بخش اسلام حکم مرگ این خفاش صفتان را دارد ، تاریکی ها را می شکافد و رحمت الهی ، آزادی را بر ملل مستضعف و محروم جهان به ارمغان می آورد و تحمل وجود چنین منبع رهائب بخشی برای استکبار شرق و غرب و وابستگان رنگارنگ آنها در داخل و خارج از کشور سخت گران است . لذا باتمام قوا کمر به نابودیش بستند و توطئه ای پس از توطئه طراحی کردند تا مگر به اهداف شوم خود دست یابند .
به برکت عنایات خاص الهی که همیشه شامل حال امت شهید پرور ایران بوده و به یمن رهبری خردمندانه و داهیانه امام امت و به پاس فداکاری و از جان گذشتگی امت حزب الله و تلاش وقفه ناپذیر مسئولان و نهادهای ایثارگر ، شکر خدا همه این دسائس و توطئه ها یکی پس از دیگری نقش بر آب شدند و اسلام از هر مصاف سرافراز و پیروز خارج شده است .
به یقین هیچ امت و انقلابی در طول تاریخ بشریت مجبور به مواجه با دشمنانی چون آنهائی که در برابر امت و انقلاب اسلامی ایران صف آرائی کرده اند نبوده است و هیچ امت و انقلابی بهائی این چنین گذاف برای کسب استقلال و آزادی و بهائی گذاف تر برای حفظ آن نپرداخته است . زیرا به یقین نیز از صدر اسلام که بگذریم ، هیچ امت و انقلابی رسالت حفاظت از ودیعه ای به این گرانبهائی ، که هر خسارت و قربانی در برابرش ناچیز جلوه می کند را نداشته است . خداوند بر این سرزمین منت گزارده و آن را با استقرار نظام الهی سرافراز کرده است و حفاظت از چنین ودیعه ای بی شک آسان نخواهد بود . اما تا ایمان است ، همه سختیها آسان می شوند . امت مسلمان ایران نیز با تکیه بر ایمان خلل ناپذیرشان توانسته اند بر کوهی از مشکلات غلبه کنند و آماده اند تا با عزمی راسخ تر به مقابله با هر مانعی برخیزند . در اوایل سالهای ۱۳۴۰ جریانی از بطن لیبرالیسم غرب گرا متولد شد و با عقاید التقاطی اش بنیان دار و دسته ای را نهاد که مردم مسلمان ایران بعدها با نام بد شگوم منافقین با آن آشنا گردیدند . در میان دسائس استکبار جهانی و ضد انقلاب داخلی ، اهل نفاق جایگاهی مخصوص به خود دارند . اینان با ظاهری فریبنده پس از پیروزی انقلاب اسلامی پا به صحنه نهادند و با پنهان داشتن ماهیت پلید و شیطانیشان به عبث کوشیدند تا مگر زیر لوای تظاهر به اسلام اهداف شوم استکبار جهانی را جامه عمل بپوشانند .
در این راه باطل آنان از هیچ جنایت و خیانتی فروگزار نکرده و از هر فرصتی برای لطمه زدن به جمهوری ایلامی استفاده بردند . تاریخ نفاق در انقلاب اسلامی ایران ، تاریخی سیاه ، مملو از تبهکاری است . کارنامه آنان به ننگ آغشته می باشد . کتابی که در حضور شماست به افشای گوشه ای از عملکرد جنایت کارانه گرهک ضد انقلابی پرداخته و با الهام از آیات الهی و سخنان گهر بار رسول اکرم (ص) و کلام حضرت علی (ع) عملکرد این گروهک را در طول سالهای مختلف پس از پیروزی انقلاب اسلامی بررسی نموده و با استناد به اعترافات تکان دهنده برخی از تروریست های منافق ماهیت واقعی این دار و دسته جهنمی را عیان ساخته است . باشد که این گام ناچیز در پیشگاه امت شهید پرور و به ویژه خانواده معظم شهدا ء مقبول افتد . انشاء الله
ومن الله التوفیق و علیه التکان
دادستانی انقلاب اسلامی تهران
فصل اول
نفاق به روایت قرآن
«و من الناس من یعجبک قوله فی الحیوه الدنیا و یشهدالله علی ما فی قلبه و هوالالخصام»
(سوره بقره : آیه ۲۰۰)
بعضی از مردم که منافقند از گفتار دلفریب و شیرین خود تو را به شگفت آرند که از چرب زبانی و دروغ به متاع دنیا برسند و از نادرستی و نفاق خدا را به راستی خود گواه گیرند ، چنین کسانی بدترین دشمنان اسلامند .
«و اذا تولی فی الارض لیفسد فیها و یهلک الحرث و النسل و الله لا یحب الفساد»
(سوره بقره : آیه ۲۰۱)
(ای رسول گرامی) چون منافق از حضور تو دور شود و قدرت یابد کارش فتنه و فساد است و تمام سعی او نابود کردن محصول خلق و از بین بردن نسل بشر می باشد و باید دانست که خداوند فساد را دوست ندارد که منافقین حرفه خود قرار داده اند .
«فما لکم فی المنافقین فئتین والله ارکسهم بما کسبوا اتریدون ان تهدوا من اضل الله و من یضلل الله و لن تجد له سبیلا»
(سوره نساء آیه ۹۱)
چه شد که درباره منافقین دو فرقه شدید؟ درحالیکه خداوند آنها را به آنچه انجام داده اند نگونسار کرد . آیا می خواهید کسی را که خدای گمراه نموده هدایت کنید ، و هر که را خدا گمراه کرد راهی برای نجاتش نخواهی یافت .
«و یلحفون بالله انهم لمنکم و ما هم منکم و لکنهم قوم یفرقون»
(سوره توبه : آیه ۵۷)
و منافقین قسم می خورند به خدا که یقینا از شما هستند و آنها از شما نیستند و لکن قومی هستند که می ترسند ( یعنی این گفتار از ترس است )
«استغفر لهم اولا تیتغفر لهم ان تستغفر لهم سبعین مره فلن یغفر الله لهم ذالک بانهم کفروا بالله و رسوله والله لا یهدی القوم الفاسقین»
(سوره توبه : آیه ۸۲)
ای پیامبر بر منافق چه طلب مغفرت کنی و چه نکنی مساوی است و اگر هفتاد مرتبه طلب مغفرت کنی خدا هرگز منافق را نخواهد آمرزید زیرا آنها از راه فسق و سرکشی به خدا و رسول او کافر شدند و خدا فاسقان را هرگز هدایت نخواهد کرد .
«ولا تصل علی احد منهم مات ابدا ولا تقم علی قبره انهم کفروا بالله و رسوله و ماتوا و هم فاسقون»
(سوره توبه : آیه ۸۶)
هرگز به نماز میت آن منافقان حاضر نشده و بر جنازه آنها به دعا نایست که آنها به خدا و رسولش کافر شدند و در حال فسق و بد حالی مردند.
«لئن لو ینته المنافقون والذین فی قلوبهم مرض والمرجفون فی المدینه لنغرینک بهم ثم لا یجاورونک فیها الا قلیلا»
(سوره احزاب : آیه ۵۹)
البته اگر ( بعد از این ) منافقان و آنها که در دلهاشان مرض و ناپاکی است و هم آنها که در مدینه ( بر ضد اسلام تبلیغ می کنند ) و دل اهل ایمان را مضطرب و هراسان می سازند دست ( از این زشتی و بدکاری ) نکشند ما هم تو را بر قتال آنها برانگیزیم ( و بر مال و جان آنها ) مسلط گردانیم تا از آن پس جز اندک زمانی در مدینه در جوار تو زیست نتوانند کرد .
«ملعونین این ما ثقفوا اخذوا و قتلوا تقتیلا»
(سوره احزاب : آیه ۶۰)
این مردم پلید و بدکار رانده درگاه حقند باید هرکجا یافت شوند گرفته و جداً به قتل رسانید .
اهمیت منافقین برای آمریکایی ها، آن گاه مشخص خواهد شد که بدانیم قریب 80 درصد اطلاعات آمریکایی ها از جمهوری اسلامی از سوی منافقین تأمین می شود. به همین خاطر در کنار تلاش آمریکایی ها برای حفظ نیروهای نظامی خود در عراق، شاهد تلاش آنها برای حفظ منافقین در عراق و جلوگیری از اخراج آنها از این کشور طی سال های گذشته بودیم.
پس از آمریکا نوبت منافقین است
بر پایه توافقنامه امنیتی بین دولت عراق و آمریکا که در زمان دولت بوش به امضا رسید، مقرر شد که تمامی نیروهای نظامی آمریکا قبل از 11 دی ماه سال جاری (پایان دسامبر 2011 میلادی) از عراق خارج شوند.
تمامی تحلیلگران اجرای این توافقنامه را یک شکست قطعی راهبردی برای آمریکا در خاورمیانه ارزیابی کرده و بر این باور بودند که آمریکایی ها تلاش خواهند کرد خروج خود از عراق را به تأخیر اندازند. مهم ترین کار آمریکایی ها در این خصوص، تلاش برای جلوگیری از تکرار دولت نوری المالکی و به قدرت رساندن ایاد علاوی به عنوان نخست وزیر بود.
اشغالگران آمریکایی تصور می کردند در صورت به قدرت رساندن ایاد علاوی، با درخواست دولت قانونی عراق، در مفاد توافقنامه تجدیدنظر خواهند کرد و خروج شان از عراق را تا زمانی نامعلوم به تأخیر خواهند انداخت، اما مجموعه اقدامات آمریکا در عرصه انتخابات پارلمانی عراق با شکست مواجه شد و مجدداً نوری المالکی به قدرت رسید.
دولت اوباما طی ماه های گذشته تلاش هایی صورت داد تا حدود بیست هزار سرباز آمریکایی را در عراق حفظ کند، لکن این تلاش ها هیچ نتیجه ای در بر نداشت. به جزء برخی از احزاب کردی، در عراق یک اجماع ملی برای خارج کردن نظامیان آمریکا از عراق وجود دارد. برخی از جریان های سیاسی و دارای نیروهای قابل توجه شبه نظامی مانند جریان مقتدی صدر، تهدید کرده بودند که اگر آمریکا نیروهای نظامی اش را تا پایان سال 2011 میلادی از عراق خارج نکند، برای خارج کردن آنها به زور متوسل خواهند شد. دولت اوباما از ترس تلفات بیشتر و فرو رفتن بیشتر در باتلاق عراق به ناچار دستور خارج شدن نظامیان آمریکا از عراق را صادر کرد و این روزها آخرین نظامیان این کشور در حال خروج از عراق هستند. شکست آمریکا در عراق از یک طرف و پیروزی ایران در صحنه عراق از طرف دیگر، مطلبی است که تمامی تحلیلگران غربی بر روی آن توافق دارند.
پس از خروج نظامیان آمریکایی از عراق، اکنون نوبت اخراج منافقین از این کشور می باشد. بدون تردید، اخراج منافقین از عراق دومین شکست راهبردی آمریکا در عراق به حساب می آید. آمریکایی ها، اروپایی ها، صهیونیست ها و متحدان عرب شان در منطقه، بر روی منافقان جهت اعمال فشار به جمهوری اسلامی ایران سرمایه گذاری های فراوانی کرده بودند. اهمیت منافقین برای آمریکایی ها، آن گاه مشخص خواهد شد که بدانیم قریب 80 درصد اطلاعات آمریکایی ها از جمهوری اسلامی از سوی منافقین تأمین می شود. به همین خاطر در کنار تلاش آمریکایی ها برای حفظ نیروهای نظامی خود در عراق، شاهد تلاش آنها برای حفظ منافقین در عراق و جلوگیری از اخراج آنها از این کشور طی سال های گذشته بودیم.
برخلاف تلاش آمریکا جهت حفظ منافقین در عراق، جمهوری اسلامی ایران خواهان محاکمه و اخراج منافقین از عراق بوده و اکنون در عراق یک اجماع بر روی این اخراج شکل گرفته است. منافقین طی سال های حضور در عراق، علاوه بر خیانت به ملت خود، جنایت های بیشماری را نسبت به ملت عراق مرتکب شده و بر همین اساس دولت و ملت عراق بر خروج منافقین پافشاری دارند.
آمریکایی ها و دیگر حامیان این گروهک تروریستی، خروج آنها از عراق را به منزله فروپاشی کامل سازمانی ارزیابی می کنند که نسبت به آن امید بسته و سال ها برای آن هزینه کرده بودند.حمله ارتش عراق به پادگان اشرف در سالروز شهادت صیاد شیرازی و حمایت دولت و مردم عراق از این اقدام ارتش، زنگ خطر را برای منافقین و حامیان آنها به صدا درآورد. این اقدام ارتش عراق که ده ها کشته و صدها مجروح به منافقین تحمیل کرد، حامل این پیام بود که منافقین دیگر در عراق جایی ندارند و باید از این کشور خارج شوند.
به دنبال این عملیات ارتش عراق بر روی مقر اشرف، بخش وسیعی از کادرهای منافقین یا از عراق فرار کرده و یا تسلیم شدند. در طول این سال ها صدها نفر از منافقین خود را به جمهوری اسلامی تسلیم کرده و به زندگی خفت بار و ذلیلانه خود در مقر اشرف پایان دادند. پس از حمله ارتش عراق به مقر منافقین در این کشور، آمریکایی ها به شدت عصبانی شده و بر دولت عراق شوریدند که چرا چنین رفتاری را با منافقین داشته اند، اما عکس العمل دولت عراق نسبت به این رفتار آمریکایی ها به گونه ای بود که آنها دریافتند عراق دیگر نمی تواند محل مناسبی برای منافقین باشد.
اکنون آمریکا و دیگر متحدانش که در واقع حامیان اصلی منافقین به حساب می آیند، با یک مشکل اساسی در قبال این گروهک تروریستی مواجه می باشند. مشکل اصلی آنها به محل اسکان و نگهداری منافقین برمی گردد. از این طرف اخراج منافقین از عراق قطعی است و تا چند روز آینده آنها باید از عراق خارج شوند. آمریکایی ها هیچ اقدامی برای جلوگیری از اخراج منافقین نمی توانند انجام دهند. اگر آمریکایی در عراق قادر به انجام کاری بودند از اخراج نظامیان خود جلوگیری می کردند. از طرف دیگر آمریکا هیچ نقطه مناسبی را نتوانسته برای منافقین در نظر بگیرد تا پس از استقرار در آن، این گروهک مثل گذشته برایش کارآمدی داشته باشد، اما یک نکته دیگر هم وجود دارد که آمریکایی ها می دانند رها کردن منافقین به حال خود، برای آنان از جهات مختلف خطرساز خواهد بود. در واقع می توان گفت منافقین اکنون روی دست غرب مانده اند و نمی دانند با آنها چه بکنند.