«روحاني شهيد علي اصغر لطيفي» بسم الله الرحمن الرحيم با درود بر امام عصر، منجي عالم بشريت، امام زمان -عجل الله تعالي فرجه- و با درود بر نائب بر حق آن حضرت و سلام بر شهيدان اسلام از صدر تا کنون که ما به حق هر چه داريم از آنها داريم، از فداکاري و ايثار کردن خونشان داريم، آنهايي که براي احياء و بقاء اسلام حقيقي جنگيدند و جان خود را که از بهترين چيزها بود در طبق اخلاص نهادند. خدا يا! ما را از آن کساني که در شعار «يا ليتني کنت معکم» گفتند ولي در هنگام عمل جا خالي دادند، قرار مد. اي آيت حق! [يا صاحب الزمان!] به جبهه و شهرهاي مقاوم ما بنگر که چگونه اين امت فداکار به نداي رهبرشان- که نداي اسلام است-لبيک ميگويند. اي امت حزب الله! اگر در آ ن روز عاشورا حسين -عليه السلام- با يک عده معدودي بر عليه اشرار مبارزه مي کرد و اگر آن خونخواران ميخواستند اسلام را به باد فراموشي بسپارند، امروز نيز مي بينيم قابيل، نمرود، فرعون، ابرهه، ابوجهل، ابولهب، و يزيد در قالب دو قطب استکباري شرق و غرب، با همکاري صهيونيزم در صدد از بين بردن اسلام هستند. پس بايد هميشه در صحنه بوده و از فرمانهاي امام اطاعت کنيم. التماس دعا دارم .وصيت نامه
وصیت نامه شهید 12ساله
هرکس من را طلب می کند می یابد مرا، و کسیکه مرا یافت می شناسد مرا، و کسیکه من را دوست داشت، عاشق من می شود و کسیکه عاشق من می شود، من عاشق او می شوم و کسیکه من عاشق او بشوم، او را می کشم و کسیکه من او را بکشم، خونبهایش بر من واجب است، پس خون بهای او من هستم. هدف من از رفتن به جبهه این است که، اولاً به ندای "هل من ناصر ینصرنی" لبیک گفته باشم و امام عزیز و اسلام را یاری کنم و آن وظیفه ای را که امام عزیزمان بارها در پیامها تکرار کرده، که هرکس که قدرت دارد واجب است که به جبهه برود، و من می روم که تا به پیام امام لبیک گفته باشم. آرزوی من پیروزی اسلام و ترویج آن در تمام جهان است و امیدوارم که روزی به یاری رزمندگان، تمام ملتهای زیر سلطه آزاد شوند و صدام بداند که اگر هزاران هزار کشور به او کمک کند او نمی تواند در مقابل نیروی اسلام مقاومت کند. من به جبهه می روم و امید آن دارم که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ام و امیدوارم که پیروز هم بشوم. پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق خدا و امام زمان گشته ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی رود، تا اینکه به معشوق خود یعنی «الله» برسم. و بحق که ما می رویم که این حسین زمان و خمینی بت شکن را یاری کنیم و بحق که خداوند به کسانی که در راه او پیکار می کنند پاداش عظیم می بخشد. من برای خدا از مادیات گذشتم و به معنویات فکر کردم، از مال و اموال و پدر و مادر و برادر و خواهر چشم پوشیدم، فقط برای هدفم یعنی الله .....
فرازهایی از وصیت نامه شهید حسین امانی
سلام برخانوادهام كه اينك هديه اي تقديم اسلام نمودند،پدرجان از اينكه نتوانستم دين خود را نسبت به شما اداءكنم شرمنده هستم ولي اميدوارم مرا ببخشيد ومرا حلال كنيد. پدرعزيزم،صبركن وخدا را شكر گذار وشما اي مادر:اي آرام بخش وجود،اي مهربان ،اي كسي كه زبان من توان سخن گفتن درباره تورا ندارد،وهرچه سعي ميكنم ميبينم سخني نميتوانم بگويم كه باآن قدرداني از محبتهاي بيدريغ تو بكنم. مادرجان: اي فرشته خوبيها بعد از من چشمهاي معصوم وپاكت را آلوده به اشك مكن،جامه سياه مپوش ودر حجله دامادي فرزند خطا كار خود ماتم زده مباش وشير پاكت را برمن حلال گردان وبرايم دعا كن،شايد خداوند از گناهانم بگذرد. اي جوانان: مبادا دررختخواب ذلت بميريد كه حسين (ع) درميدان نبرد شهيد شد، اي جوانان مبادا درغفلت بميريد كه علي (ع) درمحراب عبادت شهيد شد ومبادا در حال بي تفاوتي بميريد كه علي اكبر حسين در راه حسين (ع) وبا هدف شهيد شد. اي مادران: مبادا از رفتن فرزندانتان به جبهه جلوگيري كنيد كه فردا درمحضر خدا نميتوانيد جواب حضرت زينب(ع) رابدهيد كه تحمل 72 تن شهيد رانمود،استغفارودعا راازبين نبريد كه بهترين درمانها براي تسكين دردهاست وهميشه بيادخدا باشيدودرراه او قدم برداريدوهرگز دشمنان بين شما تفرقه نيندازندوشماراازروهانيت متعهد جدا نكنندكه اگر چنين كردند روزبدبختي مسلمانان و روز جشن ابرقدرتهاست ،حضورتان را در جبهه هاي حق عليه باطل ثابت نگهداريد ودر امام بيشتر دقيق شويد وسعي كنيد عظمت اورا بيابيدوخودرا تسليم او سازيد وصداقت خود را همچنان حفظ كنيد،امروز كه دارم اين وصيت نامه رامينويسم دريكي از سنگرهاي جبهه هاي جنوب بسر ميبرم ومنتظر ديدار با معشوقم ميباشم ،آمده ام چون تشخيص داده ام كه تنها جاي ديدار با معبوداينجاست ،آمده ام شايدسهمي داشته باشم درريشه كن كردن ضد انقلاب وبيرون راندن متجاوزين ،آمدهام تا من نيز در احياء دين مبين اسلام وبه ثمر رسيدن انقلاب شريك باشيم،در اين لحظه خون دررگهايم ميجوشد ونميتوانم درست چيزي بنويسم چون مسئوليتي كه به عهده گرفتهام بر دوشم سنگيني ميكند،واز طرفي خوشحال هستم كه شايد بتوانم به اين صورت كمي ازمسئوليت سنگيني كه بر دوشم است اداء كنم ودر پايان از پدرومادرم ميخواهم كه بر مزارم گريه نكنند واگر گريه ميكنند طوري گريه كنند كه دشمنان نفهمند واز پدر ومادرم ميخواهم كه صبور باشند مانند حضرت زينب كه تحمل 72 تن شهيد رانمود% وسلام عليكم ورحمته الله وبر كاته خدايا خدايا تا انقلاب مهدي خميني را نگهدار تاريخ :3/10/1365 ((من المومنين رجال صدقوا ماعاهدوالله عافمنهم من ينتظروما بدلوا تبديلا))
شك نيست كه همه ما بايد اين راه را برويم وبه سوي حق وسرنوشت خويش بشتابيم ،سپاس پروردگار جهانيان را كه ابتداي كار ماراسعادت وپايان كار مارا شهادت قرار داد.درودوسلام بر منجي عالم بشريت ونائب برحقش امام خميني ودرودبر شهيدان گلگون كفن كه باخون عزيزشان درخت اين انقلاب را آبياري نمودند.